این بیماری های روانی به خانم ها نزدیک تر است

بیماری های روانی در زنان

در واقع، هیچ شواهدی وجود ندارد که نشان دهد بیماری های روانی به خانم ها نزدیک تر هستند. با این حال، برخی بیماری های روانی می‌توانند در زنان بیشتر از مردان دیده شوند، به دلیل عواملی مانند فشارهای اجتماعی و فرهنگی، تغییرات هورمونی و تجربه های زندگی مختلف که ممکن است بر آنها تاثیر بگذارند. اما این نمی‌تواند به عنوان قاعده مطرح شود و برای بسیاری از بیماری های روانی، نرخ بروز آنها در مردان و زنان یکسان است. در کل، برای انتخاب درمان مناسب، نیاز است تا به صورت دقیق تشخیص داده شود که بیماری روانی مشکل فردی است یا مربوط به جنسیت و سایر عوامل اجتماعی و فرهنگی است.

زنان نسبت به مردان ۲ برابر بیشتر با اضطراب مواجه می شوند

درست است که زنان به طور آماری نسبت به مردان بیشتر با اضطراب مواجه می‌شوند. مطالعات نشان داده‌اند که احتمال بروز اختلال اضطرابی در زنان دو برابر بیشتر از مردان است. این اختلاف جنسیتی در بروز اضطراب ممکن است به دلیل عوامل مختلفی مانند تفاوت در سطح هورمون‌ها، تفاوت‌های جنسیتی در مسائل اجتماعی و فرهنگی، تفاوت در سبک زندگی و تجربیات مختلف و سایر عوامل باشد. برای درمان اضطراب همچنین نیاز است به توجه به تفاوت‌های جنسیتی در این بیماری و اعمال تغییرات لازم در روش درمانی می‌باشد.

در زنان اختلالات خوردن بیشتری تشخیص داده شده است

بله، در واقع اختلالات خوردن به طور آماری در زنان بیشتر از مردان تشخیص داده شده است. به عنوان مثال، بر اساس آمارهای جمعیت‌شناختی، حدود ۹۰ درصد از افرادی که به اختلالات خوردن مبتلا هستند، زنان هستند. با این حال، باید توجه داشت که این اختلاف جنسیتی در بروز اختلالات خوردن ممکن است به دلیل متغیرهای مختلفی مانند فشارهای اجتماعی و فرهنگی، اختلالات روانی و اعتیاد، اختلالات هورمونی، تجربه‌های زندگی مختلف و سایر عوامل باشد. بنابراین، برای تشخیص و درمان اختلالات خوردن نیاز است به بررسی دقیق شرایط شخصی و محیطی هر فرد به صورت جداگانه ارزیابی شود.

علائم ممکن است به طور متفاوت در زنان بروز کنند

بله، برخی از بیماری‌های روانی ممکن است در زنان علائمی دیگری نسبت به مردان نشان دهند و در نتیجه تشخیص و درمان آنها نیاز به توجه به تفاوت‌های جنسیتی داشته باشد. برای مثال، بیماری افسردگی ممکن است در زنان علائم بیشتری از طریق اضطراب، خموشی، بی‌اشتهایی و اختلالات خواب نشان دهد، در حالی که در مردان علائم بیشتری از طریق خشم، تحریک پذیری، افزایش مصرف الکل و اعتیاد به مواد مخدر نشان دهد.

به علاوه، بیماری اختلال اضطرابی-ترس از ارتفاع (فوبی) در زنان ممکن است علائم شدیدتری از طریق ترس و نگرانی شدید نشان دهد، در حالی که در مردان ممکن است علائم شدیدتری از طریق تنش و خشم نشان دهد.

بنابراین، برای تشخیص و درمان بیماری‌های روانی در زنان، نیاز است به توجه به تفاوت‌ های جنسیتی و درک صحیح از علائم و نشانه‌های بیماری در زنان و مردان توجه شود.

زنان بیشتر افکار خودکشی در سر دارند

بله، به طور کلی زنان بیشتر افکار خودکشی در سر خود را تجربه می‌کنند. بر اساس آمارهای جمعیت‌شناختی، در سال ۲۰۲۱، حدود ۲۰۰۰۰ زن در ایالات متحده به دلیل خودکشی درگذشتند که در مقایسه با حدود ۸۵۰۰ مرد که به دلیل خودکشی درگذشتند، نشان می‌دهد که خودکشی در زنان بیشتر است. عوامل مختلفی مانند فشارهای اجتماعی، اختلالات روانی، تجربه‌های زندگی و مسائل خانوادگی می‌تواند عامل بروز افکار خودکشی در زنان باشند. به علاوه، عدم دسترسی به درمان مناسب برای بیماری‌های روانی و نارضایتی از زندگی می‌تواند عامل بروز خودکشی در زنان باشد. بنابراین، تشخیص زود هنگام و درمان مناسب بیماری‌های روانی و مشاوره در این زمینه می‌تواند به کاهش بروز خودکشی در زنان کمک کند.

زنان بیشتر اختلال استرسی پس از حادثه را تجربه می کنند

بله، بر اساس مطالعات، زنان بیشتر از مردان در معرض خطر ابتلا به اختلال استرس پس از حادثه (PTSD) هستند. PTSD یک اختلال روانی است که پس از تجربه یک حادثه تلخ و ترسناک مانند تصادف، سوانح طبیعی، سوانح جنگی، آزار و اذیت جنسی و … ایجاد می‌شود. بر اساس آمارها، حدود ۱۰٪ تا ۲۰٪ از افرادی که در معرض یک حادثه قرار گرفته‌اند، PTSD را تجربه می‌کنند.

مطالعات نشان می‌دهند که عوامل جنسیتی، نظامی بودن، سطح تحصیلات و حمایت اجتماعی می‌توانند عوامل مؤثر بر ابتلا به PTSD باشند. با این حال، زنان بیشتر از مردان در معرض خطر ابتلا به PTSD هستند. در زنان، عوامل مربوط به جنسیتی مانند تجربه‌های جنسی ضدحریمی، تجربه‌های ناخوشایند در زمینه تحریم‌های جنسی و … می‌توانند عامل بروز PTSD در زنان باشند. بنابراین، تشخیص و درمان زود هنگام PTSD در زنان می‌تواند به کاهش عوارض بیماری و بهبود کیفیت زندگی آنان کمک کند.

مشکلات بهداشت روانی زنان با سرکوب اجتماعی آنان پیچیده شده است

بله، سرکوب اجتماعی می‌تواند یکی از عواملی باشد که باعث پیچیده شدن مشکلات بهداشت روانی زنان شود. سرکوب اجتماعی به معنای امکانات، فرصت‌ها، حقوق و آزادی‌هایی است که به دلیل جنسیت، نژاد، کلاس اجتماعی و دیگر عوامل اجتماعی، به زنان ارائه نمی‌شود.

زنان با سرکوب اجتماعی ممکن است با مشکلات بهداشت روانی مرتبط با افسردگی، اضطراب، فوبیا، PTSD و اختلالات اضطراب مرتبط با جنسیت مواجه شوند. برای مثال، زنان با سرکوب اجتماعی ممکن است با مشکلات مرتبط با تحریم‌های جنسی، بی اعتمادی به خود، عدم ارزش‌گذاری به خود و اختلالات جنسی مواجه شوند.

بنابراین، بهبود سطح زندگی زنان و کاهش سطح سرکوب اجتماعی می‌تواند به بهبود وضعیت بهداشت روانی زنان کمک کند. این شامل ترویج فرهنگ برابری جنسیتی، تسهیل در دسترسی به آموزش، فرصت‌های شغلی و خدمات بهداشتی و روانشناختی مناسب برای زنان است.

زنان ممکن است مسائل مربوط به پس از بارداری را تجربه کنند

بله، زنان می‌توانند بعد از بارداری مشکلات بهداشت روانی داشته باشند. این مشکلات می‌توانند شامل اختلالات خلقی و اضطراب، افسردگی پس از زایمان، اختلالات خوردن و بدون اشتها، اختلالات خواب، اضطراب نسبت به نقش پدری و مسئولیت‌های جدید، و افزایش تنش در روابط خانوادگی باشد.

عوامل مختلفی می‌توانند برای بروز این مشکلات مؤثر باشند، از جمله تغییرات هورمونی، عدم آمادگی برای نقش مادری، مشکلات زندگی خانوادگی و اجتماعی، کمبود خواب و استرس. در صورتی که این مشکلات در طولانی مدت بی‌توجهی شوند، ممکن است تأثیرات منفی بر روابط، سلامت جسمی و روانی و کیفیت زندگی عمومی زنان داشته باشند.

بنابراین، برای پیشگیری از این مشکلات، مهم است که زنان باردار پشتیبانی و مراقبت مناسبی دریافت کنند. مشاوره و درمان در صورت لزوم به زنان کمک خواهد کرد تا با مشکلات بهداشت روانی پس از بارداری مواجه شده، به خوبی روبرو شوند.

سخن پایانی

با توجه به مواردی که در این بحث مطرح شد، می‌توان نتیجه گرفت که بهداشت روانی زنان نیاز به توجه و مراقبت ویژه دارد. عوامل مختلفی می‌توانند بر روی بهداشت روانی زنان تأثیر بگذارند، از جمله عوامل بیولوژیکی، روان شناختی، اجتماعی و فرهنگی. لذا، برای حفظ بهداشت روانی زنان، بهتر است از رویکردهای پیشگیرانه و مراقبتی استفاده شود و در صورت نیاز، به مشاوره و درمان نیز رجوع کرد. به همین دلیل، آگاهی از این مسائل بسیار مهم است و همه باید توجه کافی به سلامت روانی خود و دیگران داشته باشیم.